در دیار یار | ||
|
وقتی جهان
قیصر امین پور
پینوشت: یادم نبود که تو از ریشه ی توبه می آیی و تب همان بتی است که سرش گیج رفته است. این بار دل میبندم به بیرق ای که این غریب تازه به قریبی اش پی برده است.
[ جمعه 91/6/10 ] [ 5:30 عصر ] [ غریب ]
[ نظرات () ]
|
|
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |